پاییزی ام .

از خیابونا بپرس.

ینی نماز خونه با این آهنگ رو سر من خراب نشه کفایت میکنه!

از یه طرف بچه ها ریختن رو سرم شدم مشاور پرونده این هفته دادگاه مجازی و به اندازه کافی از این اتفاق بیزارم.

همه دارن تطمیعم میکنن برم تو گروه اونا و من.حافظ میخونم!خخخخ

مسخره اس !نه؟من تو هیچ گروه خوانده و خواهان این دادگاه نیستم!

.

ینی لعنت به این برنامه ریزی کلاسی که هر دو ساعت بینش دو ساعت خالی داره.عقل از جون به آدمیزاد واجب تره!

این روزا خیلی تنها تر از همیشه ام.

و این خیلی عجیبه که همه فک میکنن میتونن واسه من درد و دل کنن.!

و همه مدیونم میکنن که .هیچی بروز ندم.!و بروز من اشکه.در برابر خستگیای مادرمناسپاسی های اطرافیانم.دل تنگی های پدرم.

میخواستم این چشمه یه روز با چشات دریا بشه

دنیا فقط یک ثانیه  پیش تو زیبا بشه .!

 

 


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها