تو پارکینگ دانشکده اومدم برم طرف ماشین که استاد رو جلو تر دیدم !

از کنارش رد شدم و گفتم خسته نباشید استاد با اجازه !

صدا میزنه میگه خانوم فلانی وایسا!از نمره ات راضی بودی؟

تو ذهنم گفتم خودت سر حرفو باز کردیا !

برگشتم گفتم !نع استاد !

گفت تو که همیشه غر میزنی!!!

میگم استاد ؟15 غر نداره؟خیلی بد نمره دادی دیگه !

میگه خب فردا بیا برگه ات رو ببین !

میگم مرسی استاد شما ساعت 10 نمره هارو گذاشتی 11 نهاییش کردی !الان اشتباه شما چه تاثیری داره ؟؟؟تو نمره 3 واحدی ای که ثبت شد_ و معدل منو برد زیر خاک؟؟؟_(اینو تو دلم گفتم)

میگه نه بیا ببین.ولی مطمءنم من اشتباه نکردم !گفتم خب الحمدلله پس دیدن نداره !

میگه نه بیا ببین اینطوری حرف نزن !!!

گفتم باشه بابا باشه !!!

.

حالا ابجی میگه تو قبل امتحانا رفتی پیشش اعتراض کردی دیگه داستانو کشش نده !

موندم بین دو راهی!!!میدونم اگه برم حتی اگه اشتباه کرده باشه قبول نمیکنه و گردن نمیگیره بدتر تو این مریضی و بی اعصابی! خراب تر از این میشم !از طرفی میخوام ببینم چرا 15 داده !از طرفی غرورم اجازه نمیده دوباره برم عین گربه زیر چشمی ری اکشن های استادو در مواجهه با برگم نگاه کنم !

 

 


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها