سر درد منو میکشه یه روز!

باورتون نمیشه روز خاک سپاری برفی بااارید بی سابقه .تو قبرستون!همه با چترای مشکی .تو یه زمین سفید سفید که برف همه قبرا رو قایم کرده بود جز یه گور باز .که قرار بود مامان بزرگ رو در آغوش بگیره.انگار تنها مرده اون منطقه و شهر مامان بزرگ من بود.و رفتنش .زمین سفیدو سیاه کرده بود.

خیلی بد بود.بد

کاش میشد اشک ریخت.

کاش میشد جیغ زد و این صدای "قزم قزم "گفتنای مامان بزرگو از ذهن پاک کرد .

میدونین؟

اصلا باورم نمیشه که دیگه نیس.

صداش میپیچه تو سرم .

مرسی از تسلیتاتون.

واقعا موقعیت حواب دادن به همه کامنتارو ندارم.

واسه آرامشش دعا کنین


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها